مصایب علمی تجربیات من در مواجه به مصایب علمی(هدف جمع اوری ارشیوی از تجربیات است برای رجوع خودم در اینده حالا اگر این شلخته نویسی ها به درد کسی هم خورد فبها المراد!) بعد از دو روز حرم..ان الله ملاکه...نماز صبح..دعای افتتاح... امروز دوباره دانشگاه...کار...لینوکس..انالیز داده.. یکشنبه سر مزار ابوعلی بودیم حس غریب بود فرمانده را پشت یه قاب سنگی نیم متر نیم متر مرمری ببینی سخت بود! گمان کردم مریم خانوم راهم دیدم اما جرات نکردم برم جلو و سلام بدهم! خیلی تحت تاثیر حرفهای ابن مشغله عزیزم هستم خدا بهم کمک کنه نسیم بهجت هم پیام داد بهش گفتم میخوایم چیکار کنیم و چرا میخوایمش اما فک نکنم اعتماد کرده باشه! قراره قربانی بدهم سخته توی این راه قربانی دادن اما تصمیم ام را گرفتم از بلاترین دوست داشتنی ام هم شروع کردم از مزه شیرین گناه! نمیدونم چقدر موفق میشم را سختی را اغاز کردم! اما ۷۸۰ هد را به پشم هم حساب نکردم درباره این ۷۸۰ هیچ استراتژی را اتخاذ نکردم کلی کار نکرده دارم و نمیدونم از کجا شروع کنم ظاهرا دیروز قرار بسته با دکتر به قول ازاده نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت! خوشاحالین که نون ازمایشگاه در اومد ناراحتیم که باید فورس بیشتری کار ببریم جلو ایام ایام التقاتییه!
حس میکنم یه تریلی از روم رد شده یه تریلی ۱۸ چرخ اوم اونم یک چرخ یک چرخ! تمام تنم درد میکنه
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]()
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان حرف هایی برای نگفتن و آدرس maneshgham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. ![]()
|
|||||||||||||||||
![]() |